سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اشعار

[ و طلحه و زبیر بدو گفتند با تو بیعت مى‏کنیم به شرط آنکه ما را در خلافت شریک کنى ، فرمود : ] نه ، لیکن شما شریکید در نیرو بخشیدن و یارى از شما خواستن ، و دو یارید به هنگام ناتوانى و به سختى درماندن . [نهج البلاغه]

نویسنده:   شایان قصابی(86/8/16 ::  4:32 عصر)

 

تو سکــــــوت شاپرکـــها، لحظه خــــواب قناری


هیچکسی صدامو نشنید وقت عشق و بی قراری


من که پاک و ساده بودم، بی ریا دل داده بـــودم


تو چرا نگاهم نکردی؟!.... زیر پات افتاده بــودم


تو هجوم قحطی عشق شــونه هـــات پناه مـن بود


لـمس دستـــای نجیبت.... اولین گنـــاه مـــن بـــود


تــو شبـای عاشقــی مـــون، یه بغل ستـاره داشتی


وقتی که منو می دیدی سر روشونه هام می ذاشتی


حالا باز منتظر هستم دوباره واســم بخونی


دستـــای منو بگیری قــدر عشقمـــو بدونی

...........................................................................

هــم ترانه، هـم تــرانه

پر گرفتی بـــی بــهانه

رفتی و تنهام گذاشتی

وقـت هق هق شبـانه

............................

تــو تنت، از جنس بارون

من تنم، خاکی و خسته

عمریه کـه قلب تنهـــام

دل بــه همت تــو بسته

......................

من که از همه گسستم

پای عشق تـــو نشستم

چشمامو وقف تــو کردم

دل به خلوت تــــو بستم

.......................

هم ترانه پس کجایی؟!

من که مردم از جدایـی

دل شکسته و غــریبم

جون میدم اگـــه نیایی!

...........................

هــم ترانه، هـم تــرانه

پر گرفتی بـــی بــهانه

رفتی و تنهام گذاشتی

وقـت هق هق شبـانه



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

صفحه اصلی

شناسنامه

ایمیل

 RSS 


کل بازدید:5077

بازدید امروز:1

بازدید دیروز:1


پارسی بلاگ

وبلاگ های فارسی

بخش مدیریت




اوقات شرعی


درباره خودم

اشعار
شایان قصابی
با عرض سلام به همه دوستان خوبم من شایان هستم19 سالمه دانشجوی کامپیوتراین وبلاگ را هم فقط به خاطر شما دوستان نازنینم ساختم امیدوارم از اشعار من لذت ببرید شماره من 09139028085 لطفا نظرات و اعتقادات خود را به من ارسال کنید .

لوگوی خودم

اشعار






اشتراک

 
>


. با پارسی بلاگ نویسندگی را آغاز کنید